ثبت واژه «گالش» به معنای "چوپان" در متون قدیمی زبان گیلکی
⚡️ واژه «گالشان» ترجمهٔ تحت الفظی «رعا» به معنای چوپان/گاوبان در متون قدیمی گیلکی ثبت شده است.
در مناطق کوهستانی شرق استان گیلان و غرب استان مازندران، «گالش» به نگهدارنده و چراننده دام سبک و سنگین اطلاق میشود. در گویش تبری شرقی از زبان گیلکی اما این لفظ فقط برای نگهدارندگان دام سنگین استفاده میشود و برای کسی که شغلش نگهداری از دام سبک است کلمات «چَپپون» و «کِرد» بکار میرود در مناطقی غربی دیلمستان (پیلا رودبار) هم اینچنین است و گالش اختصاصا برای نگهدارندگان دام سنگین استفاده میشود. از زبانهای قدیمی هندو-ایرانی واژه gao در اوستایی و gava،gu،go در سانسکریت به معنی «گاو» آمده است (واژه فرضی هندو-اروپایی اولیه gwou*). در زبان سانسکریت واژه goraksa به معانی «شغل یک گلهدار»، «نگهدارنده و پرورش دهنده گاو» و «گاوچران» آمده است. چنان که مشخص است این کلمه از دو بخش go به معنی گاو و raksa تشکیل شده است. در سانسکریت raks به معنی «محافظت کردن، پاییدن» آمده است که معادل آن در زبان فرضی ایرانی اولیه hraxsh* به معنی «محافظت کردن، دفاع کردن» است که صورت هندو-اروپایی اولیه آن Hlekse* بازسازی میشود که در معانی مشابه حدس زده شده است. لذا میتوان با احتمال بالا گفت لفظ «گالش» از دو بخش «گا» به معنی «گاو» و «لش» به معنی «محافظت کننده» تشکیل شده است و معنی اصلی آن «گاوبان» است و در کوهستانهای شرق گیلان و غرب استان مازندران با گسترش معنایی به نگهدارندگان دام سبک هم اطلاق میشود.
تصویر: تفسیر کتاب الله
✍ فرهنگ
این به زبان دیلمی هست آن زمان زبانی به نام گیلکی هنوز وجود نداشت. نویسندگان قدیم دیلم همگی زبانشان را دیلمی می نامیدند الانم در منطقه دیلم مردم زبانشون را دیلمانی و گالشی و تاتی مینامند و کسی از نام جعلی گیلکی استفاده نمیکند.
مردم رودبار و خورگام و کلیشم و جیرنده زبانشان را تاتی مینامند.
مردم سیاهکل و اشکورات و رحمت آباد زبانشان را گالشی مینامند.
بخشی از سکنه سیاهکل از نام دیلمانی استفاده میکنند.
گالشان یعنی دیلمیان کوهنشین رامسر و تنکابن زبانشان را گالشی مینامند.